نام دقیق ایشان سید محمد تقی حسینی نصیری می باشد که در برگه های اجازه اجتهاد صادره از سوی مراجع تقلید، با نام "مازندرانی" از ایشان نام برده شده است. این رادمرد در سال 1293 ه.ش در روستای متکازین از توابع شهرستان بهشهر پا به عرصه جهانی نهاد که خود جهاندار آن شد. در اوان کودکی پدر دین دار خویش را از دست داد و در دامان مادر فاضله و مکرمه خویش قرار گرفت و مادر، نام همسرش را بر فرزند یتیم خود نهاد. مادر فاضل ، اهل تقوا و پرهیزگار، فرزند خویش را آموخت که هرگز از آموختن باز نایستد و او بود که ره هجرت برای تحصیل علوم دینی به مشهد مقدس در کنارجد بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را برگشود و توشه این راه را دعای مادرانه ی خویش قرارداد.
استاد ادیب نیشابوری (یکی از بزرگترین اساتید در ادبیات عرب) نقش عمده ای در بارور نمودن ذهن خلاق او و آماده سازی پایه ای او داشت که همواره آیت الله نصیری نام او را به بزرگی می برد، در همین دوره اولین هجرت او بود.
پس از مدت زمانی فشار نظام طاغوت و ضد دین پهلوی که در آن زمان به اوج خویش رسیده بود ترتیب بازگشت ایشان را در آن زمان که جوان پرشور و ذوقی بود فراهم نمود، در این جا بود که هرگاه آیت الله نصیری از این برهه از زندگی خویش یاد می نمود با سلام وصلوات برای روح بلند و ملکوتی آیت الله العظمی کوهستانی آرزوی علو درجات الهی را می نمود.
آری آیت الله العظمی کوهستانی با محبت و نوازش های پدرانه خویش بی تردید بزرگترین و اصلی ترین نقش را در ارتقاء و کمال علمی مرحوم آیت الله نصیری که از نعمت پدر به دور بود را ایفا نمود. علاقه وافر آن مرحوم که در آن زمان به نور چشمان آیت الله کوهستانی معروف شده بود او را به ردیف شاگردان ممتاز این عارف و والامقام سپرد و آن گاه برای تکمیل دروس فقه و اصول عزم سفر به دیار عراق وحوزه پررونق نجف اشرف نمود و درحلقه درسی آیات عظام مرحوم میرزا حسن یزدی ، آیت الله خویی و آیت الله میرزا هاشم آملی قرار گرفت و پس از تکمیل آخرین حلقه های علمی و درسی که با حفظ کل قرآن مجید به همراه بود و با اخذ اجازه اجتهاد به موطن اسلامی خود بازگشت .
بازگشت او به ایران موجی از شعف و سرور وشادی در بین مؤمنین و علی الخصوص مراد و استاد یگانه او حضرت آیت الله کوهستانی ایجاد نمود. در همین زمان حضرت آیت الله کوهستانی به اصرار و دعوت علما و اهالی منطقه شریف نوکنده به شاگرد ممتاز خود پیشنهاد هجرت به دیار دار المؤمنین (نوکنده) را داد و سپس مرحله دیگری از زندگی ایشان آغاز گردید.
آیت الله نصیری با کوله باری از عزم واراده به میان مردم نوکنده رفت و رسالت خطیر تبلیغ و رتق و فتق امور را به عهده گرفت و در این ره مشکلات و معضلات را به جان خرید. شاهدان آن زمان از استقبال بی نظیر مردم در ورود وی که آن زمان مردی ۴۰ ساله بود را به نیکی یاد می کنند و آن خاطرات را به مثنوی ذهن سپرده اند و همانا ۴۰ سال بعد بسا با شکوه تر و عظیم تر مراسم تفقد و وداع با او را به میان آورند.
آیت الله نصیری قبل از سفر به نجف به درخواست مادرش سنت نکاه حضرت رسول را به اجرا در آورد و دو پسر و یک دختر حاصل این ازدواج می باشد .
کسانی که از قرابت با حوزویان برخوردار باشند می دانند که حوزویان خود علاقه مند بسط و گسترش حوزه های علمیه اند و در همین میان ایشان نیز در اولین قدم پس از ورود به شهر نوکنده بنیان حوزه علمیه را از نو نهاد و پس از آن که رونق و چراغ حوزه کوهستان با ارتحال آیت الله کوهستانی (ره) رو به خاموشی نهاد حوزه علمیه نوکنده، هم چون چراغی بر تارک سبز و درخشان مازندران درخشید و رونق حوزه های علمیه در منطقه باز یافته شد و از میان آن ها اندیشمندان پا به عرصه اجتماع نهادند که خود جزء طلایه دار انقلاب مبارک اسلامی در عرصه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قضایی در حوزه ها و دانشگاه ها شدند.
پس از آن گام دوم آن مرحوم رسیدگی به مناطق محروم و حل و فصل مشکلات بهداشتی، تغذیه، عمران، قضایی و علمی.. بود که باید لوله کشی آب بهداشتی وایجاد مدارس و تأسیس سرویس بهداشتی و ایجاد مساجد و حوزه های درسی از جمله باقیات الصالحات آن پیر سترگ را یاد نمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تصمیم خود را بر همه ی تردید های آن زمان غلبه داد و به کسوت قضا و داوری نشست. آن بزرگوار با اجتهاد خویش و تطابق با واقعیت های زمان و مکان، دریافت سیاست و دیانت ، دو جزء لا ینفک نظام تازه بنیان جمهوری اسلامی، به امثالی چون او نیازمند است و حضور او چنان مثمر ثمر بود که نقطه ثقل و استوار سیستم قضا در منطقه بود و البته پس از گذشت چندین سال و استحکام دستگاه قضا که مصادف با بیماری صعب العلاج ایشان شده بود، موجبات استعفاء را به علت بیماری فراهم نمود. درخواست و التماس مسئولین قضایی برای عدم قبول استعفاء با برگه پزشک معالج که او را از کارهای سخت و پر فشار بر حذر می داشت بی اثر ماند و با نظام قضایی به طور رسمی خداحافظی نمود. پر تیراژ ترین روزنامه کشور از زبان خبرنگار خویش این موضوع را منتشر ساخت و عواقب خروج ایشان را بر شمرد؛ هر چند او به اصرار دوستان همچنان نقش مشورتی و تئوری خود را درفقه قضایی و حکومتی تا حتی زمان وفات انجام داد ولی دادگستری به طور رسمی از وجود ایشان بی بهره ماند.
آن مرحوم با ایجاد برانگیختگی ذهنی و همکاری و تعاون توده مردم در مدت نزدیک به پنج دهه فعالیت اجتماعی انجام داد که حتی مقرون به امور عمرانی و بهداشتی نیز بوده است. بدیهی است این مشغله کثیر هر روزنه ای را برای تحقیق وتألیف می بندد ، با این حال از آن مرحوم نوشته های پراکنده ای موجود است که نیازمند یک اراده جدی و پشتکار عظیم و وجود معرفت فقهی برای جمع آوری و تنظیم آن است تا در مجموعه ای گرد آید و تقدیم مشتاقان علم وادب و فقه و اصول گردد.
اما اگر سخن از باقیات الصالحات باشد که دامنه کارهای عمرانی و بهداشتی و شاگردان برجسته آن بزرگوار که به مرزهای جاودانگی ره دارد و جزءباقیات الصالات آن مرحوم محسوب می شود و یادگار زحمات آن رادمرد خستگی ناپذیر است.
زمانی از صدا و سیما برای پخش ویژه برنامه ای پیرامون زندگی آن مرحوم در قسمت آثار ایشان از یکی از بزرگان طلب معاضدت نمودند و آن بزرگ و پیشکسوت تهیه کننده برنامه تلویزیونی را به مکان های دورافتاده و مستضعف فرا خواند و از آن ها خواست زاویه دور بین را با اماکن و امورات و سرویس های ایجاد شده توسط آن بزرگوار آشنا سازند.
هرگز به خودم اجازه نمی دهم صدای مطنطن ایشان در مورد دفاع مقدس در جغرافیای ذهنم به فراموشی سپرده شود.
او که خود را خاکسار بسیجیان سلحشور می دانست و تا به آن جا که به انصار المجاهدین (گروه خود جوش مردمی که به کمک مادی و معنوی خانواده رزمندگان می پرداخت) پیوست و آنان را مورد حمایت و تفقد خود قرار داد. او بالا خره شور و عشق شهادت را با حضور در جبهه های جنگ به ملاقات گرفت و بیشترین نقش را در منطقه در تهییج مردم و انگیزش غیرت دینی به عهده گرفت. بسیج شهر نوکنده نیز امروز به قدردانی از زحمات آن عزیز سفر کرده نام ایشان را بر پایگاه مقاومت خود نهاد.
در مسجد جامع نوکنده پارچه ای آزین بخش محراب نماز بود، با این محتوا که از قول آیت الله نصیری نقل شده : " ما اسلام را از امام خمینی داریم" .
آری آیت الله فقید به اقتدا مردی از جنس نور، امام خمینی، نماز احرام بست و در این راه دو تن از نوه های رشیدش به نام علی و سید عابدین به درگه ابراهیم زمان خمینی کبیر فرستاد و خونشان مزین بخش بوستان انقلاب اسلامی شد.
و سرانجام علی رغم همه ی راز و نیازها والتماس ها و تضرعات ما به شبستان عرض نیاز روح بلند مرحوم آیت الله نصیری به ملکوت اعلا پیوست. ( چهارشنبه 1373/1/31)
مقبره ی ایشان در کنار دو نوه ی شهیدش در مزار بهشت فاطمه شهرستان بهشهر در روز جمعه 2 اردیبهشت 1373 به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیت نامه ایشان:
فرزندانم تقوا را پیشه خود سازید ، البته می دانید در حلال خدا حساب و در حرام خدا عقاب و شبهات عتاب است .... دستم را به دامن ائمه هداة مهدیین مخصوصاً عزیز زهرا (س) حضرت سیدالشهدا که قلبم از مصیباتش می سوزد و اشک از چشمانم جاری می شود دراز می نمایم تا با اذن از خدا شفاعتم نمایند ....
منابع:
- کتاب فیض هستی ؛ تألیف آقای اسدالله ربانی ؛ با مقدمه آیت الله حسن زاده آملی
- مجموعه انتشاراتی نام آوران شهر ما ( اردیبهشت 74 )انتشارات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی